Be Ebarat-e- Digar

جاسوس دل: رابرت دار، شیفته مردم افغانستان

Informações:

Synopsis

چگونه رابرت دار، یک کشتی‌ساز آمریکایی که حتی فکر هم نمی‌کرد روزی به افغانستان برود، شیفته مردم به قول خودش ساده‌دل افغانستان شد، آیین و باورهای آنها به دلش راه یافتند و به عرفان رو آورد؟‌ او که در زمان سلطه حکومت متمایل به شوروی برای کمک به افغانستان رفته بود یک صجنه مهمان‌نوازی را بیاد می‌آورد که چگونه مردم قحطی‌زده که آه در بساط ندارند، برایش نان می‌آورند و همراهش به او می‌گوید: 'بخور، بخور که آنها فقط یک امید دارند که هنوز می‌توانند مهمان‌نوازی کنند'. رابرت دار می‌گوید 'آن شب در دلم دفعه اول است که فکر می‌کنم مثل اونها باید باشم، ساده، ساده‌دل'. رابرت دار بتازگی کتابی از خاطرات خود به نام جاسوس دل منتشر کرده : 'از اون خاطر که نام کتاب دادم جاسوس دل چند علت است: یکیش که مردم فکر کردند که من جاسوس هستم… در شرق همینطور هست… دوم که من هیچ علاقه ندارم به سیاست…من یک جاسوس دیگر می‌پالم (می‌جویم) که دل من (را) می ‌تواند ببیند…'. فیلم زندگی و شخصیت رابرت دار، شیفته مردم افغانستان در این برنامه به عبارت دیگر.